My lovely mafia🍷🧸🐾 p²⁹

راوی « تقریبا همه مهمونا اومده بودند...دیگه وقتش بود یونگی اصل مطلب رو به همه بگه...
پس همینطور که نگاهش روی هوسوک و جیمین بود به بالای سند رفت...
یونگی « اهم...خب سلام به همگی...بابت حضورتون در این جمع ممنونم...مهمونی امشب بدون دلیل نبود...خب همونطور که میدونید سایه سیاه بعد از پنج سال سکوت و به اصطلاح توی سایه بودن و بدون هیچ عملی، حضورشو اعلام کرد...همه میدونیم که اون هدف اولش منم و بعد شماها.....نمیتونم افراد جاسوسی که انتخاب کردم رو بگم چون مطمئنا سایه سیاه اینجا هم جاسوس داره...برگه عضویت جاسوسیتون و همکاریتون با من از قبل از این مهمونی براتون ارسال شده...خواستم فقط شخصا بهتون اعلام کنم که این شایعه نیست و واقعا بازی شروع شده...
راوی « بعد از گفتن حرفاش از سند پایین رفت و به همگی تعظیم کرد...ساعتی بعد مهمون ها رفتند و سالن پر هیاهو لبریز از سکوت شد...افرادی که یونگی انتخاب کرده یود مطمئن ترین ها برای شروع این عملیات بودند....هوسوک...یونجی...لی هیان...جاناتان...میلا....میچا....ودر آخر هایون!